فرشته من
کودکی که اماده تولد بودنزدخدارفت وازاوپرسید:میگویند فرداشمامرا به زمین میفرستید اما من به این کوچکی چگونه میتوانم برای زندگی بانجا بروم؟ خداوند پاسخ داد:درمیان تعدادبسیاری از فرشتگان من یکی رابرای تودر نظر گرفته ام اوازتو نگهداری خواهد کرد.اماکودک هنوز اطمینان نداشت که میخواهدبرود یانه گفت اما اینجادربهشت من هیچ کاری جز خندیدن وآوازخواندن ندارم واین ها برای من کافیست.خداوند لبخند زد:فرشته ی تو برایت آواز خواهدخواندوهرروز به تو لبخند خواهد زد توعشق اورا احساس خواهی کردوشاد خواهی بود کودک ادامه داد:من چگونه میتوانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمیدانم.خداوند اورا نوازش کردوگفت:فرشته ی تو،زیباترین ...
نویسنده :
مامان پریناز
1:52
میوه دلم
چشمهایم را بسته بودم اما دستهایم رو به آسمان بود. به خیال خودم دعا میکردم. برای چیزی که سهم من نبود_ ویدعوا الإنسان بالشردعاءهبالخیر... _ خدایم مثل همیشه آرام و صبور مرا می نگریست. بی تابیم را که دید خنده اش گرفت از عقل ناقصم -وکان الإنسان عجولا_ اما چه می شد کرد خودش مرا ساخته بود.دوستم داشت. روی زمینش تا چشم کار می کرد آدمهای مثل من بود. نوبرش را که نیاورده بودم. خدایم لبخند زد. از خنده اش نور باریدن گرفت. فرشته قطره ای نور به بالش گرفت و روی زمین آمد. چشمهایم هنوز بسته بود . فرشته را ندیدم. دانه را توی دلم کاشت. .همچنان دعا می کردم .بیخبر که خدایم مثل همیشه سهم من را بیشتر از آنچه لیاقتم بود عطایم کرده . - یا مبتدئا بالنعم قبل...
نویسنده :
مامان پریناز
18:26
احساسات من
می بوسمت میخندی وقتی که می خندی زندگی جاری می شود به چشمانم که خیره می شوی معصومیت نگاهت مرا تا آسمان می برد گریه که می کنی قلبم تکه تکه می شود عاشقانه می بوسمت چه شیرین می خندی می خوابی اما دلم برایت تنگ می شود واژه کم می آورم برای توصیفش عجب احساسی ست "احساس ناب مادری" همین که تو را دارم ، بهترین هدیه ی دنیا را دارم ، دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشانترین ستاره نیستم ، در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم. تو کهشکانی هستی از پرنورترین ستاره ها گلستانی هستی از زیباترین گلها ...
نویسنده :
مامان پریناز
18:08
وقتی مادرمیشی
وقتی مادر میشی فارغ از همه کارهای دنیا یه آدم دیگه میشی… شبا تا صبح بیداری ولی روزها خسته نیستی… انگار خدا بهت قدرتی مضاعف داده بعد از نه ماه انتظار و حمل جنین به جای خستگی، پر انرژی و پرنشاطی… با هر خنده کودکت بال در میاری و تو ابرا پرواز میکنی… دیگه بوی بد مدفوع برات زننده نیست… نگران اینی که مبادا پای بچم بسوزه… وای چرا رنگ مدفوعش عوض شده؟ اگه بچت عطسه کنه دنیا رو سرت خراب میشه. وقتی کسی حتی عزیزترین کست به بچت کوچکترین غرولندی کنه دلگیر میشی و غصه دار… آخه اون که نمیدونه تو مادری مقدس ترین واژه بشریت… وقتی گردن میگیره، غلت میزنه، چهاردست و پا میره، راه میره و… از فرط خوشحالی ...
نویسنده :
مامان پریناز
17:34
تولد6ماهگیت مبارک
ســـــــــاعت ها دیگـــــر بـــرایم معــــــــنا ندارنـــد مـــــن بـــی تــــــــــو بـــا ســـــــال نوری لـــحظــه هـــایم را مـــی گـــــــذرانـــــم هر صبح پلكهايت فصل جديدي از زندگي را ورق ميزنند به ياد داشته باش سطر اول هميشه اين است: خدا هميشه با ماست پس بخوانش با لبخند...
نویسنده :
مامان پریناز
0:44
باباجونم روزت مبارک
پدرم روزت مبارک :پدر: یعنی قشنگترین کلمه دنیا که هیچ مترادفی برایش پیدانمیکنی. روزپدربه همه پدرهای خوب دنیامبارک. دلم حضورمردانه میخواست...
نویسنده :
مامان پریناز
19:13
عکسهای5ماهگی عسلی
عسل مامان داره بازی میکنه قربون نگاهت بشم دخملم به بالش تخت اش تکیه کرده ...
نویسنده :
مامان پریناز
21:13
خواهش ازخدا
خدایا: خدایا دوست دارم عسل همیشه شاداب و موفق باشه دوست دارم هیچ وقت نگران مدرسه یا درس خوندنش نباشم و درست درس خوندن و به موقع مطالعه کردن رو بلد بشه و ازش لذت ببره دوست دارم همیشه سلامت و شاداب باشه دوست دارم در امنیت کامل و با عشق خانواده و فامیل و آشنایان بزرگ بشه دوست دارم به یک دانشگاه خوب بره دوست دارم یک رشته ی خوب انتخاب کنه و درسش رو بخونه دوست دارم یک کار خوب با امنیت کامل شغلی داشته باشه دوست دارم یک انتخاب عالی برای ازدواج داشته باشه و همانطور که خودش هم دوست داره بهش یک دختر فوق العاده مثل خودش بدی خدایا می دونم که در توانت هست چون هیچ چیزی عجیب تر از رشد یک بچه در شکم مادرش نیست که تو اونو انجام میدی پس خواهش می کنم ت...
نویسنده :
مامان پریناز
1:28