یه روزی میادکه.......
یک روز میاد که اونیفرم مدرسه اش را تنش می کنه و با موهای برس خورده و مرتبش اماده میشه که بره برای اولین روز مدرسه ... و تو دوربین بدست راهیش میکنی و دلت غنج میره که بدونی تو کلاسشون چی میگذره !...
- یه روز میرسه که با یه کارت تبریک میاد سراغت تا ازت اجازه بگیره که بره جشن تولد دوست صمیمیش بدون حضور تو ... و تو دلت میلرزه که بدونی چی خورده و چه کرده ! ...
- یه روز میاد که با چشمای کنجکاو و منتظر میاد میشینه روبروت و با اشتیاق گذشته را مورد سوال قرار میده تا برسه به اولین روز اشنایی پدر و مادرش! ...
- یه روز می رسه که گوشی تلفن را بر می داره و ساعتها با دوست جون جونیش گپ می زنه ... و تو دلت ضعف میره که بدونی چی پچ پچ میکنه ! ...
- یه روز هم میاد که حوصله نداشته باشه و ترجیح بده بره تو اتاقش و ساعتها با خودش خلوت کنه ! ... و تو دلت پر میکشه که بدونی تو سرش چی میگذره ! ....
- یه روز هم میرسه که خودش به تنهایی برای خودش تصمیم میگیره و شاید نظر ما را تو تصمیمش لحاظ نکنه !.... و تو دوست نداری اون روز حالا حالا ها برسه ! ...
اره روزی میاد که کـــوچـولــوی ما هم مستقل و بزرگ میشه ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی