عسل نفس منو باباییعسل نفس منو بابایی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

ثمره زندگیمون عسلی

فرشته من7ماهه شد

1393/3/26 22:58
نویسنده : مامان پریناز
135 بازدید
اشتراک گذاری
همین دیروز نبود که برای اولین بار دیدمت؟ همین دیروز نبود که بلد نبودم بغلت کنم؟ همین دیروز نبود که برای اولین بار ناخن هایت را کوتاه کردم؟ مگر پریروز نبود که برای اولین بار حمامت دادیم؟ که بند ناف افتاده ات را به یادگار لای دستمال معطری پیچاندم؟ که شب ها تا صبح بیصدا بیدار بودی و اطراف را نگاه میکردی؟ که قدرت نداشتی در نور ، چشمان نازت را باز نگه داری؟ که رگ های نازکت از زیر پوست لطیف دستانت پیدا بود؟ که نمیدانستم عشق مادری سیری چند؟دیوانگی سیری چند؟ اسیر نگاهی شدن سیری چند؟ همین دیروز نبود؟... چه زود گذشت ...زود تر از باز و بسته شدن پلک هایم . و من میخواهم تمام این روزها را هزاررررررر بار نفس بکشم تا تمام نشود. کاش عقربه ثانیه شمار ساعت را پنهانش کنم لابه لای خاطرات شیرین تا نبرد اینهمه تند و تند دلخوشی هایم را . یادم نمیاد وقتی نبودی روز و شبام چه رنگی بود، چه شکلی بود. الان دیگه حتی یه شب بی تو بودن واسم محاله. خدای مهربونم ، این شادی و خوشبختی رو به من و همسرم ببخش! آمین!
پسندها (3)

نظرات (0)